دریایِ  رمزآلود
دریایِ  رمزآلود

دریایِ رمزآلود

83

خب این روزا به نظرم داره تند تند می گذره .بوی پاییز میاد ،فصل عزیزمن . فصل تولد من....

خواهر بزرگم پنجشنبه نوبت  پی آر کی  داشت واسه همین با دو تا جوجش اومدن خونمون . الان تقریبا ی هفتست  که  اینجان . وااااااااای اینقد شیطونن که خدا می دونه . خونه رو در عرض کمتر از ی ساعت که از اومدنشون می گذشت ترکوندن. اینقدم بازی دانلود کردن که شارژ اینترنت ب ی هفته نکشیده تموم شد. 

آبجی سمی دیروز از مشهد برگشت. دیشب این جا بود . دور هم ی کوکوپیازچه خوشمزه خوردیم و بعدش سوغاتیامونو داد. 

ی بار دیگه چهارتا خواهر کنار هم جمع شدیم  مث کتاب زنان کوچک........

دیشب جوجو ی عکس برام فرستاد با ته ریش بود . . همیشه بهش می  گفتم ته ریش بذار بهت میاد به حرفم گوش نمی کرد . به نظر من بیشتر مردا با ته ریش جذابترن.

چند روز پیش با معصومه بیرون رفتم و لاک و رژ و پن کیک و اسپری و  ی سری وسایل خریدم. ی رژ کوچولو  ی لاک خوشگلم واسه آیلین  و ی ساعت پسرونه که عکس بن تن داره واسه  آیدین. کلی خوشحال شدن و گفتن مرسی خاله جون و ماچ مالیم کردن

آبجی کوچیکه (الی) هم خریداشو شروع کرده و  داره خودشو آماده می کنه که بره خوابگاه .امسال سال آخرشه

.

.

.

 دو روز از زمانی که باید بهم ریختگی هورمونی به سرانجام می رسید گذشته و هنو خبری نیست.......آه ....... افسردگی گرفتم . ی بغض الکی و بی علت نشسته ته گلوم و می خوام گریه کنم. الکی پاچه می گیرم و داد می زنم . هاپو شدم  . چقد بده هاپو شدن . چقد بده که من هرچی سعی می کنم بازم نمی تونم تو این روزا خودمو کنترل کنم و آرومتر باشم 

82

به نظر من همه آدما قشنگن. من تا حالا آدم زشت ندیدم.دیروزم که رفته بودم خرید هر آدمی که به چشمم می خورد به نظرم زیبا بود.

ی پسر بچه کوچولو رو دیدم که صورتش سوخته بود قلبم سوراخ شد انگار .....

اما بازم ی فرشته کوچولویِ دوس داشتنی بود.

دیروز برای خواهر کوچیکه (الی) ی مانتو و کیف انتخاب کردم اونم خریدش، کلا سلیقه منو قبول داره. امروز آبجی سمی با شوهرش میرن مشهد از مسیر کرمان میرن . دیشب کلی سمی رو بغل و بوس کردم و به شوهرش گفتم مواظب خواهرم و نی نیش  باش.

+چقد هوا گرم شده با این که دو روز پیش بارون بارید و فکر کردم دما کاهش پیدا می کنه اما این اتفاق نیفتاد. 

+جوجو ب حسابم پول واریز کرد و شاد شدم.

+ به عنوان واسطه امر خیر ی قدم برداشتم باشد که رستگار شویم

.............................

دلم جوجو می خواد

دلم امام رضا می خواد . دوس دارم با جوجو برم  پیش امام رضا .

.......................................................................................


81

آسمون بغض کرده ، بغضش ترکید....

شر شر ....بارون میاد...دوباره مث همه وقتایی که بارون میاد میرم زیر بارون  قطره های سرد بارون می خوره بهم .... پالتوی قهوه ایم ، کت مشکی تو، بید مجنون ،محوطه دانشگاه، بارون   شدید ، کافی میکس، دستام تو دستات، کوچه پشت پارک ف ، اولین بوسه ...

آهنگ خواب محال محمد نجم پلی می شه ... پشت سرهم...

سخته باور کن . دیگه وقته پروازِ من رسیده . با این که دوری از خانوادم سخته اما دوری از توام  ی تار مومو سفید کرده .موهای توام سفید شده بیشتر از موهای من، اما بوره زیاد مشخص نمیشه .

چقد خنده دار شده بودم وقتی که هوا سرد بود و من پالتومو نپوشیده بودم  و تو کت خودتو به زور تنم کردی  ،  من می خندیدم اما تو می گفتی مهم  نیست  کلی برات گشاده فقط سرما نخوری....

 دلم تنگ شده واسه وقتی که دستامو می بوسیدی...

چقد دوس دارم که کنارت ظریف تر از همیشه به نظر میام.......

دیدنت بعد از 8 ماه هواییم کرده .....


80

دلم گرفته ............ نمیدونم چرا؟؟؟؟؟؟؟

حوصله هیچ چیزی رو ندارم.........

خاک بر سر هر چی د*و*ل*ت* م*ر*د*ه   من کــــــــــــــــــــــار می خوام با حقوق بالای دو تومن . خب کمترین حقمه

لعنت به شانس مزخرفم که تو این کشور به ف*ا*ک رفته به دنیا اومدم و موندگار شدم

لعنت به همه چی............................

لعنت


79

گوشی عزیزم  دیروز وقتی آماده بودم که با معصومه بریم زیارت شهدای  گمنام از دستم افتاد و نصف صفحش سیاه شد و من غرق غم و اندوه شدم. . از سال 89 دارمش هدیه خواهر بزرگمه ، کلییییییییی خاطره با این گوشی دارم لامصب نفسمه جونم براش میره. 

دیگه کل دیروز حالم گرفته بود و غصه خوردم به جوجو زنگ زدم هر هر می خندید آخرش گفت فدای سرت برات ی گوشی می خرم می فرستم من گفتم من عاشق گوشیم بودم خب بعد گفت منو بیشتر دوس داری یا گوشیتو؟ دیدم به ضررمه راستشو بگم ، گفتم تورو

امروز رفتم آقاهه گفت ال سی دیش شکسته با 23 تومن درست شد و شادی زایدالوصفی به من بازگشت

+ نمیدونم چرا وقتی چیزی برام عادت می شه دیگه لذتی بهم نمیده مثلا ی آهنگو خیلی دوس دارم وقتی گوشیش می دم بهم حس سرخوشی و شعف درونی می ده اما همین که  گوشم بهش عادت کرد و برام تکراری شد دیگه انگار نمی شنومش ، دیگه برام لذتی نداره.