دریایِ  رمزآلود
دریایِ  رمزآلود

دریایِ رمزآلود

69

نی نی م داره کامل میشه موهاشو دیروز دوختم زشت شد دوباره بازش کردم با ی رنگ دیگه بدوزم . همش وقتی دارم می دوزمش باهاش حرف می زنم بهش می گم پسر گلم، قند عسلم، موش کوچولوی مامان  و... خلاصه که خل شدم رفت :/.


حتی امین (پسرخالمم) گاهی که میاد خونه نظر میده تو انتخاب رنگا :)) . ی پاکت قهوه کلمبیایی آورده و نظرمو پرسید دربارش که گفتم بوش واقعا شدیده شاید چون هنوز ب شکل دونه هستن و پودر نشدن.


جوجو این آزمون استخدامی رو هم قبول شد  ی هفته دیگه میره مصاحبه و تو این مدت رو اعصابم پابرهنه می دوید، تاب می خورد،طناب بازی می کرد .


این ماه رمضون واسم خیلی دوس داشتنی تر از ماه رمضونای سالای قبل بود . وای چقد چای شیرین دم افطار بهم می چسبه با نون پنیر و خیار و گوجه به به . سال ها بود دعای جوشن کبیرو خوب گوش نمی دادم ولی این دفعه ی جور دیگه بود شاید  فهمیدم چقد بهش نیاز دارم  چقد عزیز دل ِ این خدای من :))


 کاش ی بار دیگه تکرار فیلم نرگس رو بذاره واقعا دوس دارم ی بار دیگه کامل همه قسمتاشو ببینم.


دوستم گیر داده بود بیا مدل آرایش و موی من بشو  امتحان داشت. می گفت بیا موهاتو کرنلی بزنم سشوار کنم دکلره کنم و ... خلاصه هوس کرده بود تو سر من دسته گل بکاره که فهمید اصراراش بی فایدست و بی خیال شد.


دلم مسافرت می خواد خداکنه بابا قبول کنه ی جایی بریم دیگه هعی :(


68

چقد خوبه رودربایستی نداشتن ... حتی اگه اون آدم خیلی بهت نزدیک باشه مثلا خالت باشه که خیلی کارای خوبم واست کرده اما همین که بفهمی کاری که ازت می خواد هیج جوره در توانت نیست و بهش  "نه" بگی... آرامش دارم با این  " نه" که گفتم. 

 دارم گلدوزی می کنم ی طرحو که ی نی نی شبیه فرشته ها لای گلاست و دورش گلای رنگارنگه دوتا پروانه هم کنارشن. خیلی گشتم تا طرح گلدوزی پیدا کردم . مامانم میگه حتما زمانشون منقضی شده و کسی دیگه گلدوزی نمی کنه. اما گاهی هر چقدم که امروزی باشه ی کار قدیمی زنونه آرومت می کنه :))