نی نی م داره کامل میشه موهاشو دیروز دوختم زشت شد دوباره بازش کردم با ی رنگ دیگه بدوزم . همش وقتی دارم می دوزمش باهاش حرف می زنم بهش می گم پسر گلم، قند عسلم، موش کوچولوی مامان و... خلاصه که خل شدم رفت :/.
حتی امین (پسرخالمم) گاهی که میاد خونه نظر میده تو انتخاب رنگا :)) . ی پاکت قهوه کلمبیایی آورده و نظرمو پرسید دربارش که گفتم بوش واقعا شدیده شاید چون هنوز ب شکل دونه هستن و پودر نشدن.
جوجو این آزمون استخدامی رو هم قبول شد ی هفته دیگه میره مصاحبه و تو این مدت رو اعصابم پابرهنه می دوید، تاب می خورد،طناب بازی می کرد .
این ماه رمضون واسم خیلی دوس داشتنی تر از ماه رمضونای سالای قبل بود . وای چقد چای شیرین دم افطار بهم می چسبه با نون پنیر و خیار و گوجه به به . سال ها بود دعای جوشن کبیرو خوب گوش نمی دادم ولی این دفعه ی جور دیگه بود شاید فهمیدم چقد بهش نیاز دارم چقد عزیز دل ِ این خدای من :))
کاش ی بار دیگه تکرار فیلم نرگس رو بذاره واقعا دوس دارم ی بار دیگه کامل همه قسمتاشو ببینم.
دوستم گیر داده بود بیا مدل آرایش و موی من بشو امتحان داشت. می گفت بیا موهاتو کرنلی بزنم سشوار کنم دکلره کنم و ... خلاصه هوس کرده بود تو سر من دسته گل بکاره که فهمید اصراراش بی فایدست و بی خیال شد.
دلم مسافرت می خواد خداکنه بابا قبول کنه ی جایی بریم دیگه هعی :(
از دست این آرایشگراااا !!!!
من یکی از دوستام خالش آرایشگر بود بدبخت هرروز با یه قیافه میومد !!!!!
واقعا؟